Monday, 6 August 2012

فرشته ها میتوانند مرد هم باشند








به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز
نشنیدم ...!!!



به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن
شکم بچه اش ،
اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه !




به سلامتی پدری که کفِ تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو
جارو نزنن..همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم ، که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و
کوچک تر میشودولی پدر ...یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …


پدرم هر وقت میگفت "درست میشود" ... تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت...!

وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ،
میفهمی پیر شده !وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه...و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری


پدرم ،تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته هاهم میتوانند مرد
باشند ! به سلامتی هرچی پدره


خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می
گرددبه سلامتی هرچی پدره
-----------------
بیاییم با هم عهد بندیم از این پس:هر فرد زحمتکشی میبینیم
اون رو به عنوان فرشته ای
که
پشتوانه محکم فرزندانش است,احترام کنیم: این فرشته شاید:یک کارگر ساده باشد
یک کارگر شهرداری باشد
یک دستفروش باشد
یک پرستار باشد
و هر چه که هست
یک فرشته هست
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

No comments:

Post a Comment